۱۳۸۹ تیر ۲۲, سه‌شنبه

بركت قطرات ِ باران چشمهايم .... ( شعري از سلاله مرادي )

برکت ِ قطرات باران چشمهایم
تقدیم تو باد !
نت های جان گرفته از قلب شکسته پدران
و پاهای بی رمق ِ مادران
و قدمهای مانده و رفته تا گورستان ....


برکت ِ قطرات باران چشمهایم
تقدیم تو باد !
با همه گلهای داوودی سرخ رنگ
و با خون های خاک شده برادرانم
درقلب گورستان ....


می دانم
من نبودم که بهار آمد و رفت
می دانم
تمام نبودن هایم را جبران خواهم کرد
می دانم که
نمی توانم !


می دانم ....

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر