۱۳۸۹ دی ۲۱, سه‌شنبه

اشك هاي ِ تو ، مي چكد از پلك هاي من ....


دوباره قطار ِ خشم
هزار مسافر هم درد
در ايستگاه ِ چشم
ميهمان ِ مردمك ....

افسوس !
هزاران شيار ِ درد
از ردّ‌ ِ گام هاي ِ خاطره
بر برف مانده است !

افسوس !
اشك هاي ِ تو
مي چكد از پلك هاي من ....

۵ نظر:

  1. اشك هاي ِ تو
    مي چكد از پلك هاي من ....

    این شعر با همه ی شعر ها فرق داشت.. یه چیز دیگه است... شعرِ درد مشترک ماست...

    پاسخحذف
  2. هرکه والامقام تر است رنج بیشتری برای دیگران می کشد، و شما اسوه زندگی برای دیگران هستید و من برتر از شما سراغ ندارم. با آرزوی بهترین ها برایتان

    پاسخحذف
  3. آب حیوان اگر آن است که دارد لب دوست
    روشن است این که خضر بهره سرابی دارد

    پاسخحذف