۱۳۸۹ دی ۱۱, شنبه

رازی نمانده است ، ناگشوده ....


رازی نمانده است ، ناگشوده

در حفره ی ِ هزارتوی ِ برگ ها ی ِ پائيز
رفتگر ِ "دوستت دارم" ها
ردّ ِ گامهای ِ لرزان ما را
از سنگفرش ِ پس كوچه های ِاولين ترديد
زدود ....

با ، بی تو ماندن من
رازی نمانده است ، ناگشوده
در قلب ِ آخرين ديدار ....

۶ نظر:

  1. این شعر اگر نگم بهترین،یکی از بهترین شعر هایی بود که به عمرم شنیدم... واقعا بی نظیر بود... واقعا بی نظیر بود...بی نظیر....

    پاسخحذف
  2. رفتگر " دوستت دارم " ها
    آن قدر رد گامهاي عاشقان را
    جاروب كرد .... تا عاقبت عاشق شد ...

    پاسخحذف
  3. اما شما رازی نگشوده اید حتی برای آنها که با شما سالهاست آشنایند. پاینده و سرفراز باشید .

    پاسخحذف
  4. چقدر زیبا بود ...

    نمی خوام راز همه رازم تو هستی

    تمام راز این هستی ، تو هستی

    پاسخحذف
  5. رازی نماند ه است.رازی نمانده است.رازی...
    ای وای،وای بر من،با خوندن این شعر دلم به ناگاه هری ریخت پایین.رازی نمانده است.رازی نمانده است.رازی... .

    پاسخحذف