غرش تیک تاک عقربه ها
می نالند :
انتظار
انتظار
انتظار
صبح دم
پیکر ِ بی تاب ِ مسیحی دیگر
در زادروز ِ مسیح ِ اساطیر
می رقصد
بر فراز ِ صلیب ِ سپیده ...
زوزه ی ِ آتش
گلوله های ِ هدفمند
آه ؛ آری
می دانم
فرشتگان ، فردا
ردّ ِ شتک ِ خون را
بر پیراهن ِ پاره پاره ات
می بویند و می نالند :
انتظار
انتظار
انتظار
آری
پاسخحذفمی دانم
فرشتگان ، فردا
ردّ ِ شتک ِ خون را
بر پیراهن ِ پاره پاره ات
می بویند و می نالند :
انتظار
انتظار
انتظار
بی نهایت زیبا بود...زیبا تر از آن چیزی بود که بشه بیان کرد...واقعا ممنونم که کارهای خودتون رو تو بلاگ می ذارین...واقعا زیباست...
بسسیار عالی بود استاد و سرور گرامی، امیدوارم که قدر دان زحماتتان باشیم.
پاسخحذفچه باید کرد؟اینجا هجوم شک وتباهی وتردید است...
پاسخحذفعزیز دل ، بسیار زیبا ، پر معنی ، و ... بود ، ممنون.
پاسخحذف